آمار عجیب نسبت طلاق به ازدواج
تاریخ انتشار: ۴ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۳۶۹۷۹۲
آفتابنیوز :
بر این اساس میتوان گفت نسبت طلاق به ازدواج حدودا یکسوم است. یعنی از هر سه ازدواج یک مورد به طلاق منتهی شده است، به عبارت دیگر در مقابل هر ۱۰۰ ازدواج حدود ۳۲ مورد طلاق اتفاق افتاده است.
این آمار به تفکیک استانها نشان میدهد استانهای مازندران به ترتیب ۴۸درصد، تهران ۴۱درصد، گیلان نزدیک ۴۰درصد و خراسان رضوی ۴۰درصد بیشترین نسبت طلاق به ازدواج داشتهاند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نکته جالب دیگر بالا بودن نسبت طلاق به ازدواج در استانهای خراسانرضوی و قم که استانهای مذهبی به شمار میروند، به گونهای که از متوسط کشوری بیشتر است. در استان قم این رقم ۳۶درصد و در خراسانرضوی که مشهد به عنوان دومین کلانشهر کشور را در خود جای دارد ۴۰درصد است. این ارقام نشان میدهد جایگاه مذهبی و زیارتی بودن این استانها عامل موثری در جلوگیری از روند رو به رشد طلاق نبوده است. این آمار و دیگر یافتههای آماری نشان میدهد که در دهههای اخیر روند ازدواج کاهش و در مقابل روند طلاق افزایش داشته است و در این میان روند کاهش ازدواج بیش از روند افزایش طلاق بوده است.
به گونهای که در بازه زمانی ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، ازدواج ۳۶درصد کاهش پیدا کرده است درحالی که طلاق ۲۸درصد افزایش داشته است. نکته قابل توجه دیگر در ارقام فوق در مقایسه استانها نشان میدهد که در استانهای نسبتا توسعهیافتهتر مانند تهران و مشهد، مازندران و گیلان درصد بیشتری طلاق رخ داده است. این نسبت در استانهای محروم مانند سیستانوبلوچستان و کهگیلویهوبویراحمد کمترین بوده است.
در تحلیل این موضوع میتوان به روند فردگرایی، شهرنشینی، افزایش آموزش و تحصیلات و تضعیف ساختارهای سنتی جوامع که به عنوان مانعی برای طلاق عمل میکردند، اشاره کرد.
ازدواج و طلاق دو معیار مهم سلامت خانواده و استواری یا تزلزل آن قلمداد میشود. جامعهشناسان از خانواده به عنوان دیرپاترین و فراگیرترین نهاد اجتماعی یاد میکنند که نقش اساسی در جامعه بشری ایفا میکند. مقایسه این آمارها نشان میدهد درصد کاهش ازدواج بیش از درصد افزایش طلاق است که این خود زنگ خطری برای سلامت جامعه از جهات متعدد از جمله مساله فرزندآوری است که بحث روز کشور هم هست. طبعا عوامل متعددی در کاهش ازدواج موثر بوده که بحران اقتصادی کشور یکی از عوامل است. در مقیاس کلی آمارها نشان میدهند که تنها در فاصله ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۰ کشور ایران چهار بار در دام رشد اقتصادی منفی گرفتار شده و رشد ارزشافزوده صنعتی نیز ۶بار به زیر صفر سقوط کرده است (دنیای اقتصاد، ۰۳/۰۸/۱۴۰۲). در مقایسه کشوری مانند چین در بازه زمانی ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۱ حتی یکبار هم به ورطه رشد اقتصادی منفی نیفتاده است. بدون شک مشکلات اقتصادی مانند بیکاری، اشتغال ناقص یا اشتغال با درآمد اندک در مقابل هزینههای سرسامآور زندگی در شهرها مانند مسکن، اقلام خوراکی و پوشاک و غیره در دهه اخیر سبب سختتر شدن ازدواج و تشکیل خانواده و فرزندآوری شده است. از طرفی دیگر کاهش رشد جمعیت نیز به پیری جمعیت در سالهای آینده و فقدان نیروی انسانی جوان و در صورت عدم رشد اقتصادی مناسب، خطری مضاعف برای کشور به حساب میآید.
علاوه بر عامل اقتصادی، عوامل فرهنگی و اجتماعی مانند رواج روحیه فردگرایی در شهرها نیز در تزلزل خانواده موثر است. جامعهشناسان شکل غالب خانواده را در جامعه امروزی خانواده هستهای مینامند. شکلی که در مقابل خانواده گسترده قرار دارد. خانواده هستهای به عنوان گروه نیز میتواند درنظر گرفته شود. این شکل خانواده دربرگیرنده حداقل دو فرد است. گروه دو نفره به تعبیر زیمل خاصیت متزلزلی دارد، زیرا هر یک از افراد چنانچه اراده کنند به فروپاشی آن منجر میشود. بنابراین شیوع طلاق در خانواده هستهای و در شهرها که پیوندهای سنتی به سستی میگراید قابل پیشبینی است اما آنچه بیشتر مایه نگرانی است کاهش شدید ازدواج است. مطالعات نشان میدهد تجرد در جامعه ایران بنا به دلایل اقتصادی و اجتماعی افزایش یافته و سن ازدواج نیز بالا رفته است. به نظر میرسد مجموع شرایط اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی در شکلگیری این وضعیت نقش دارد اما شرایط اقتصادی پروزنتر است.
منبع: روزنامه اعتمادمنبع: آفتاب
کلیدواژه: طلاق ازدواج نسبت طلاق به ازدواج نشان می دهد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۳۶۹۷۹۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا روند کاهش وزن به نقطه «ثابت» میرسد؟
ایتنا - چه در حال وزن کم کردن به کمک داروهای جدید باشید، چه برای لاغری سراغ جراحی رفتهاید یا اینکه برای کاهش وزن، کالری مصرفی را کاهش و ورزش روزانه را افزایش داده باشید، حتما مقطعی را تجربه کردهاید که عدد روی ترازو هیچ تغییری نمیکند و پایین نمیآید و به مانع سخت «وزن ثابت» برخورد میکنید.
در پژوهشی جدید، کوین هال، محقق موسسه ملی بهداشت که در اندازهگیری سوختوساز و تغییر وزن تخصص دارد، به این موضوع پرداخت که روند کاهش وزن، با توجه به روشی که افراد انتخاب میکند، چه موقع متوقف میشود و وزن ثابت میماند.
او با استفاده از دادههای حاصل از کارآزماییهای بالینی باکیفیت درباره روشهای مختلف کاهش وزن، برای تجزیه و تحلیل رفتار وزنی افراد در طول کاهش وزن مدلهای ریاضی تهیه کرد تا متوجه شود که چرا روند کاهش وزن ثابت میماند و بدون تغییر میشود.
به گزارش سیانان این گزارش روز دوشنبه در مجله «چاقی» (Obesity) منتشر شد.
او به این نتیجه رسید یکی از دلایل تاثیر بیشتر جراحی معده و همچنین مصرف داروهایی مانند «اوزمپیک» و «ویگووی» بر کاهش وزن این است که در این روشها زمان فرارسیدن نقطه ثابت ماندن وزن دو برابر میشود و آنها در مقایسه با افرادی که کالری مصرفیشان را کاهش میدهند، مدت زمان طولانیتری وزن کم میکنند.
بدن با حفظ تعادل بین کالریهای دریافتی و کالری که میسوزانیم، وزن را تنظیم کند. هنگامی که کالری میسوزانید یا دریافت کالری را کاهش میدهید، بدن استفاده از ذخایر انرژی (کالری) را شروع میکند و اشتها فرمان میدهد که بیشترغذا بخوریم.
طبق تحقیق هال، هرچه فرد بیشتر وزن از دست بدهد، اشتها قویتر میشود، تا جایی که گاه این چنان زیاد میشود که ممکن است تمام تلاشهایی که برای کاهش وزن انجام دادهاند، ناکام بماند یا بهکل از بین برود.
این سازوکار پاسخ و واکنش (بازخورد) برای اجداد شکارچی ما ارزشمند بود اما برای انسان امروزی که بهراحتی به غذاهای فوقفراوریشده با کالری زیاد دسترسی دارد، چیز خوبی نیست.
هال با استفاده از محدودکردن کالری بهتنهایی، کاهش وزن مشاهدهشده در «مطالعه کالری» را مدلسازی کرد. برای این کار، ۲۳۸ بزرگسال به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند که یک گروه باید کالری مصرفیاش را به مدت دو سال ۲۵ درصد کم میکرد و یک گروه به غذا خوردن معمولش ادامه میداد. این مطالعه با حمایت سازمان ملی بهداشت و سلامت بریتانیا از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ انجام شد.
طبق این تحقیق، گروه بزرگسالانی که کالری مصرفی را کاهش داده بودند، حدود هفت کیلو وزن کم کردند و گروهی که به روال همیشگی غذا خوردند، حدود یک کیلو وزن اضافه کردند. با وجود آنکه افراد شرکتکننده تلاششان را دو سال ادامه دادند، کاهش وزن این افراد تقریبا پس از ۱۲ ماه ثابت شد، زیرا اشتهای آنان برای مقابله با آن افزایش یافت.
دکتر کریستوفر از مرکز تحقیقاتی استنفورد، در توجیه این سطح ثابت وزن میگوید، کاهش کالری دریافتی ابتدا به کاهش وزن کمک میکند، اما سازوکار پاسخ و واکنش (بازخورد) بدن در ادامه مانع کاهش وزن میشود، زیرا بدن به آن واکنش نشان میدهد و از نظر سوختوساز کارآمدتر میشود. بر همین اساس همان میزان کالری کاهشیافته هم دیگر به کم کردن وزن کمکی نمیکند و وزن همچنان در همان نقطه ثابت میماند.
هال میگوید این مطالعه نشان میدهد که داروهایی مانند اوزمپیک و ویگووی یا مداخلاتی مانند جراحی کاهش وزن زمان رسیدن به «وزن ثابت» را طولانیتر کنند، اما نمیتوانند به طور کامل مانع آن شوند و آنها نیز با از دست دادن وزن بیشتر، با افزایش اشتها مواجه خواهند شد.
هال توصیه میکند هر روشی را که انتخاب میکنید باید بدانید که پایدار ماندن بر آن برای حفظ روند کاهش وزن ضروری است. بنابراین از خود بپرسید آیا میتوانید آن را به مدت طولانی ادامه دهید یا خیر.
به گفته او، افرادی که در مسیر لاغرشدن به «وزن ثابت» میرسند، میتوانند با بیشتر کم کردن کالری مصرفی یا اضافه کردن ورزش از این مرحله بگذرند، اما باید بدانند که این روند تا آخر عمر باید ادامه داشته باشد و نوعی تغییر سبک زندگی به شمار میرود. در غیر این صورت، فایده چندانی نخواهد داشت.